دانلود رایگان


بررسي اقتصادي کشت دانه هاي روغني با رويکرد الگوي - دانلود رایگان



دانلود رایگان در مطالعه حاضر، الگوي بهينه کشت محصولات زراعي شهرستان ساري با تاکيد بر دانه­هاي روغني در شرايط حمايت و عدم حمايت دولت مورد بررسي قرار گرفت. براي اين منظور

دانلود رایگان
بررسي اقتصادي کشت دانه هاي روغني با رويکرد الگوي بهينه کشت براساس اصل مزيت نسبي (مطالعه موردي: شهرستان ساري) در مطالعه حاضر، الگوي بهينه کشت محصولات زراعي شهرستان ساري با تاکيد بر دانه­هاي روغني در شرايط حمايت و عدم حمايت دولت مورد بررسي قرار گرفت. براي اين منظور ابتدا الگوي کشت در شرايط فعلي محاسبه و سپس با محاسبه سودآوري اجتماعي با استفاده از روش ماتريس تحليل سياستي، الگوي کشت در شرايط نبود حمايت­هاي دولت محاسبه شد. اطلاعات مورد نياز از طريق تکميل 591 پرسشنامه در سال زراعي 88-1387 و همچنين اطلاعات جهادکشاورزي جمع­آوري گرديد. محصولات مورد بررسي شامل گندم، برنج، جو، سويا و کلزا مي­باشند. نتايج حاصل از بررسي الگوي بهينه کشت منطقه نشان داد که با تخصيص منابع موجود، مقدار کشت سويا نسبت به حالت فعلي 45 درصد کاهش و سطح زيرکشت کلزا 27/18 درصد افزايش مي­يابد. همچنين بررسي قيمت­هاي سايه‏اي مدل بازاري نشان مي­دهد که زمين و نيروي­کار در فصول بهار، پاييز و زمستان از عوامل محدودکننده در کشت منطقه مي­باشند. براي محاسبه سودآوري اجتماعي محصولات مورد نظر، ابتدا اقدام به برآورد قيمت­هاي سايه­اي شد. بررسي شاخص­هاي مزيت­نسبي محصولات نشان مي­دهد که از بين محصولات مورد بررسي، جو داراي مزيت نيست. همجنين، با توجه به نتايج حاصل از تخمين مدل اجتماعي (حذف حمايت­هاي دولت)، عدم حمايت دولت از کشاورزان منطقه سبب شد که محصولات سويا و کلزا به عنوان اصلي­ترين دانه­هاي روغني منطقه از کشت بهينه منطقه خارج شوند. اين موضوع نشان مي­دهد که حمايت­هاي دولت در کاشت اين محصولات کاملا موثر و مفيد واقع شده است و بدون اين حمايت­ها، توليد دانه­هاي روغني عملا غيرممکن خواهد بود.
کليدواژه­ها: الگوي بهينه کشت، برنامه­ ريزي خطي، مزيت­ نسبي، حمايت­هاي دولت، دانه­ هاي روغني، شهرستان ساري
توسعه فعاليتهاي کشاورزي از شاخص­هاي اساسي توسعه در کشورهايي همچون ايران محسوب مي­گردد. بي­شک رشد درآمد زارع و افزايش سطح رفاه خانوار روستائي از اساسي­ترين اهداف توسعه زير بخش زراعت است. در بدو امر به نظر مي­رسد بايستي سياستهائي در جهت متعادل ساختن قيمت محصولات زراعي به سود توليد کنندگان اعمال گردد. اما از آنجايي که حساسيت تقاضاي اغلب اين محصولات ناچيز است، لذا افزايش قيمت آنها بار سنگيني بر دوش مصرف‏کنندگان تحميل خواهد نمود (اکبري و بخشوده، 1375). بدين جهت بايد با افزايش ميزان کل محصول، مي­توان بدون افزايش چشمگير در قيمت محصولات، درآمد روستائيان را افزايش داد. از طرفي در سمت تقاضاي محصولات کشاورزي ما با دو عامل افزايش جمعيت و بالارفتن تدريجي سطح درآمد سرانه مواجه هستيم و بدليل آنکه کشورمان در مراحل مياني توسعه قرار دارد، اين رشد همچنان ادامه خواهد يافت که حتي با فرض کنترل ضايعات (حين توليد و مصرف) و تعيين الگوي مصرف توليدات کشاورزي باز هم تاثير دوعامل فوق­الذکر مستمر، چشمگير و فزاينده خواهد بود (آل محمد، 1380). به­ناچار عرضه مواد غذايي بايد افزايش يابد يا به عبارتي رشد زراعت بايد بيش از پيش افزايش يابد (انويه تکيه، 1374). بدين ترتيب نه تنها به جدي­ترين مسئله کشاورزي ايران يعني کمبود عرضه پاسخ گفته مي­شود، بلکه با جلوگيري از خروج ارز(جهت واردات) امکان سرمايه­گذاريهاي جديد سودآور فراهم شده و وضع کشاورزان بهبود مي­يابد. لازم به ذکر است که افزايش توليد در حالت کلي از دو طريق امکان­پذبر است (سلطاني و همکاران، 1378):
1- افزايش سطح زير کشت
2- افزايش عملکرد محصولات
اما همانگونه که همه صاحبنظران معتقدند با وجود آنکه اراضي کشاورزي قابل ملاحظه­اي در کشور ما وجود دارد، چون به زيرکشت بردن آنها مستلزم هزينه­هاي زيادي است و همينطور به دليل کمبود آبرساني يا عدم امکان آبرساني به برخي اراضي، استفاده مفيد از آنها غير ممکن است. لذا افزايش اراضي کشاورزي چندان اقتصادي به­نظر نمي­رسد (باقري، 1379). افزايش عملکرد محصولات نيز با کاربرد شيوه­هاي توليد بهتر و مدرن، بکارگيري تکنولوژي مناسب در مزارع، بکارگيري بذر اصلاح شده، توسعه فعاليت­هاي مکمل و متمم...در نهايت مي­توانند موجب افزايش توليد کل محصولات گردد (سلطاني و همکاران، 1378).پس از آنکه مسلم شد چه سطحي از تکنيک و تکنولوژي براي هر واحد زير کشت، محصول و يا درآمد را حداکثر مي­کند، بايد مطمئن شويم که عوامل اقتصادي در سطح خرد، منابع خود را به نحو مطلوبي بين فعاليت­هاي گوناگون تخصيص مي­دهند (آل محمد، 1380). بنابراين با تشخيص بهينه نبودن الگوي کشاورزي مناطق مختلف در ايران، بايد نسبت به تخصيص مجدد منابع در بين فعاليتهاي مختلف جهت بهينه کردن الگوي کشت تا رسيدن به هدف اصلي، خواه افزايش درآمد زارع يا سطح رفاه روستائيان و يا...، اقدام کرد. برنامه­ريزي کل مزرعه مي­تواند به صورتي کارا به تطبيق کشاورزان با يک اقتصاد در حال تحول و شرايط تکنولوژيکي جديد کمک کند که اين امکان از طريق برنامه­ريزي خطي امکان­پذير است (هيزل[1] و همکاران، 1986). در ساده­ترين شکل، برنامه­ريزي خطي روش تعيين يک ترکيب ايجادکنده حداکثر سود با توجه به گزينه­هاي توليدي موجود در مزرعه است که دسترسي به اين ترکيب با توجه به مجموعه­اي از محدوديت­هاي ثابت درون مزرعه ممکن مي­باشد (دانتزيگ[2]، 2002). دانه­هاي روغني از محصولات با ارزش بخش کشاورزي به شمار مي­روند که به عنوان ماده اوليه صنايع روغن­کشي و تامين­کننده نيازهاي چربي، پروتئين و ويتامين در حيات موجودات زنده نقش اساسي را ايفا مي­کنند. دانه­هاي روغني به عنوان گياهان صنعتي، به دليل کاربردها­ي فراوان در تغذيه انسان و کنجاله آن در تغذيه دام و طيور و مصارف متعدد صنعتي، از جايگاه ويژه­اي در بين محصولات کشاورزي برخوردارند. اين دانه­ها بعد از غلات بعنوان دومين منبع توليد انرژي درتغذيه انسان مطرح مي­باشند.
1-2 مشخصات جغرافيايي و اقليمي ساري
استان مازندران يکي از استانهاي پيشرو در توليد دانه­هاي روغني مي باشد. حدود 19%درصد از دانه­ها روغني کشور در اين استان توليد مي­شود. شهرستان ساري با 3/3685 کيلومتر مربع وسعت حدود 5/15 درصد کل مساحت استان را به خود اختصاص داده است. اين شهرستان بين 35 درجه و 58 دقيقه تا 36 درجه و 50 دقيقه عرض شمالي و 52 درجه و 56 تا 53درجه و 59 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ واقع شده است. همچنين اين شهرستان به عنوان مرکز استان از شمال به درياي خزر، از مشرق به شهرستان نکاء، از جنوب به سلسله جبال البرز و استان سمنان و از مغرب به شهرستان­هاي جويبار، قائم شهر و سوادکوه متصل مي­شود. حدود 25% از دانه­ها روغني استان مازندران در شهرستان ساري توليد مي­­شود و اين شهرستان در بين شهرستان­هاي توليد کننده دانه­هاي روغني در اين استان رتبه اول را دارا مي­باشد. از توانمندي ها و قابليت هاي موجود در شهرستان ساري براي افزايش توليد دانه هاي روغني مي­توان موارد زير را نام برد:
1- تنوع و گستردگي امكانات طبيعي در شهرستان براي توسعه كشت انواع دانه هاي روغني.
اختلاف فاحش بين متوسط عملكردهاي فعلي و عملكردهاي توليدكننده برتر (5/4 تن در سويا، 6/3 تن در آفتابگردان، 4 تن در گلرنگ، بيش از 8 تن در كلزا و 2 تن در كنجد) در اين شهرستان (جهاد کشاورزي شهرستان ساري، 1387)، بيان کننده امکان افزايش توليد در اين زمينه است.مطالعات انجام شده نشان دهنده ظرفيت بالاي منابع آب و خاک كشور براي انجام امور به زراعي و افزايش سطح زيركشت اين شهرستان­است و با استفاده از اراضي آيش فعلي، تجهيز و نوسازي اراضي و انجام پروژه هاي اصلاح خاك نظير زهكشي، مي توان به اين ظرفيت ها رسيد. يکي از مهمترين خصوصيات­ها استان مازندران و شهرستان­هاي آن، وفور آب بعنوان حياتي­ترين منبع کشاورزي در اين استان و شهرستان ساري بسيار چشمگير است. ميانگين بارش سالانه در اين شهرستان 888 ميليمتر و متوسط دماي آن 9/2 تا 2/36 درجه سانتيگراد در تغيير است. همچنين، همانطوريکه اشاره شد با توجه به کشت وسيع زمين­هاي شهرستان به برنج که تنها 6 ماه از سال را دربرمي­گيرد، 6 ماه باقي­مانده مي­تواند فرصت مناسبي براي کشت محصولات ديگر و بالاخص دانه­هاي روغني باشد. به ­همين منظور نواحي زراعي شهرستان ساري در نظر گرفته شد، تا ضمن طراحي الگوي کشت بهينه محصولات زراعي، به بهترين ترکيب از توليد، به نحوي که به کسب حداکثر درآمد خالص براي زارعين منجرگردد، دسترسي پيدا کنيم. همچنين با آگاهي از قيمت سايه­اي منابع، بهره­برداران و برنامه­ريزان شهرستان مي­توانند با استفاده از ارزش نهايي محصولات تصميم بگيرند که آيا مي­توان يک منبع يا يک فعاليت اقتصادي را بنحو سود بخشي گسترش داد يا خير؟ سپس در ادامه و با حذف قيمت­هاي سايه­اي و جاگذاري قيمت­هاي بدون حمايت دولت (‏قيمت بازار آزاد و يا قيمت جهاني نهاده­ها) به جاي آن، الگوي کشت منطقه مجددا بررسي و جابه­جايي انواع محصولات در آن مشاهده خواهد شد تا مشخص شود که حمايت­ها دولت چه تاثيري روي الگوي کشت منطقه و بخصوص دانه­ها روغني خواهد داشت. يا اين حمايت­ها با اصل خودکفايي در توليد دانه­هاي روغني مغايرت دارد؟
1-3 فرضيه ­هاي تحقيق:
1- الگوي کشت فعلي منطقه در شهرستان ساري از نظر اقتصادي بهينه نيست.
2- کشت دانه­هاي روغني در منطقه داراي مزيت­نسبي نمي­باشد.
3- حمايت­هاي دولت بر توسعه کشت دانه­هاي روغني تاثير چشمگيري ندارد.
1-4 مهمترين اهداف اين تحقيق به شرح ذيل مي­باشد:
1- بررسي شرايط موجود استان از لحاظ سطح زير کشت و عملکرد دانه­هاي روغني در مقايسه با ساير استان­هاي کشور
2- تعيين الگوي کشت بهينه محصولات زراعي شهرستان و بررسي جايگاه دانه­هاي روغني در بين محصولات زراعي با توجه به امکانات و منابع موجود و بدون در نظر گرفتن شاخص مزيت­نسبي 3- تعيين قيمت سايه­اي منابع مورد استفاده در محصولات زراعي وتعيين دامنه تغييرات منابع موجود و ميزان فراواني آن­ها بالاخص دانه­هاي روغني شهرستان ساري
4- بررسي الگوي کشت بهينه محصولات زراعي شهرستان پس از اعمال قيمت­هاي بازاري و اعمال شاخص مزيت­نسبي و بررسي مجدد جايگاه کشت دانه­هاي روغني در منطقه
5- بررسي تاثير حمايت­هاي دولت پس از اعمال قيمت­هاي سا­يه­اي عوامل توليد در کشت دانه‏هاي روغني در منطقه
6- بررسي تاثير سياست ارزش­گذاري نرخ ارز بر الگوي بهينه کشت در حالت اعمال سود اجتماعي
6- معرفي عوامل موثر بر تغيير يا عدم تغيير الگوي بهينه کشت و همچنين عوامل محدود کننده افزايش سطح زير کشت و توليد دانه­هاي روغني در منطقه
1-5 نتايج مورد استفاده پس از انجام تحقيق
با توجه به نقش موثر دولت در روند توليد محصولات کشاورزي و همچنين، تاثير بسيار مهم نحوه و مقدار پرداخت يارانه­ها به کشاورزان توسط دولت، نتايج اين تحقيق مي­تواند ميزان اين تاثير گذاري بر رتبه­ي دانه­هاي روغني در الگوي کشت منطقه را بررسي کند.
1-6 جنبة جديد بودن و نو آوري طرح در چيست ؟
با توجه به اين موضوع که تاکنون هيچ مطالعه­اي در زمينه تاثير يارانه­هاي دولت بر کشت دانه­هاي روغني و همچنين اثرات حذف اين يارانه­ها بر الگوي کشت يک منطقه در داخل کشور انجام نگرفته است، مطالعه حاضر مي­تواند حاوي مطالب سودمندي براي سازمان­ها و نهادهاي زيربط در جهت توسعه کشت وافزايش توليد دانه­هاي روغني باشد.
دانه هاي روغني از محصولات با ارزش بخش­كشاورزي به شمار مي روند كه به عنوان ماده اوليه صنايع روغن کشي و تأمين كننده نيازهاي چربي، پروتيين و ويتامين در حيات موجودات زنده نقش اساسي را ايفا مي كنند. دانه هاي روغني به عنوان گياهان صنعتي، به دليل کاربردهاي فراوان در تغذيه انسان و کنجاله آن در تغذيه دام و طيور و مصارف متعدد صنعتي، از جايگاه ويژه اي در بين محصولات کشاورزي برخوردارند. چرخه صنعت روغن نباتي بر وجود و عدم دانه هاي روغني استوار است. جدول (1-1)، که ميزان سرانه استفاده از انواع روغن­هاي خوراکي در کشور افزايش يافته و اين امر نشان دهنده اهميت دانه­هاي روغني به عنوان يکي از تامين کننده­هاي منابع روغن‏هاي خوراکي کشور مي­باشد. حمل و نقل دانه هاي روغني به لحاظ پراکندگي مناطق توليد در سطح کشور از موارد مهم و تأثير گذار بر هزينه هاي توليد روغن نباتي است. تغييرات توليد دانه هاي روغني در يك دوره 40 ساله كه صنايع روغن كشي از توليدات دانه هاي روغني كشور بهره مند شده اند، نشان مي دهد كه در ابتدا تنها از پنبه دانه و سپس از دو منبع سويا و آفتابگردان و طي سال هاي اواخر دهه 1370 از ساير محصولات مانند گلرنگ و كلزا استفاده شده است. ساير منابع مانند كنجد به طور محدودي در صنايع روغن كشي مورد استفاده قرار مي گيرد.با اجراي سياست خودكفايي در توليد دانه هاي روغني، كشت دانه روغني كه عمده ترين آن دانه روغني كلزا است، گسترش پيدا كرده و به قيمت تضميني از كشاورزان خريداري مي شود. با وجود اين، حدود 85 درصد نياز كشور به دانه روغني به صورت دانه يا روغن خام از طريق واردات تأمين و در كارخانه هاي روغن كشي و فرآوري روغن تبديل به روغن خوراكي مي شود. از آنجا كه قيمت تمام شده دانه داخلي در مقايسه با قيمت دانه وارداتي بالاتر است، به منظور خريد دانه داخلي توسط کارخانه هاي روغن كشي دو سياست وجود دارد. يك سياست مي تواند پرداخت ضرر و زيان خريد تضميني دانه روغني باشد كه اين سياست براي دولت بار مالي به همراه دارد. سياست ديگر معافيت از سود بازرگاني دانه روغني وارداتي (و به طور خاص دانه سويا) است، به گو نه اي كه زيان خريداران داخلي پوشش داده شود و كمبود دانه روغني نيز تأمين شود.
زراعت كلزا از 3000 سال قبل در هندوستان رواج داشته است و از آنجا به چين و ژاپن راه يافته است. در اروپا استخراج روغن از دانه كلزا و دانه ساير گونه هاي متعلق به جنس براسيكا دست كم از قرن شانزدهم رواج داشته است. اين روغن ابتدا به عنوان روغن چراغ استفاده شد و سپس به عنوان روغن خوراكي مرسوم گرديد. در سال 1936 گونه Brassica campestrisو چند سال بعد Brassica.Napus به كانادا وارد شد. توليد تجارتي كلزا در غرب كانادا در سال 1942 به عنوان منبع تامين كننده روغن روان ياز در جنگ جهاني دوم آغاز گرديد اما به دليل قحطي و گرسنگي و كمبود منابع خوراكي مقداري از ان به مصرف غذايي رسيد. امكان استفاده از روغن كلزا براي مصرف خوراكي در سال 1948 مورد توجه قرار گرفت و منجر به استخراج روغن خوراكي از كلزا در سالهاي 57-1956 گرديد. موطن كلزا هنوز دقيق مشخص نيست اما به احتمال قوي خاستگاه آن ناحيه آسيا و اروپا است چون زير گونه هاي متعلق به شلغم روغني به صورت وحشي از اروپاي غربي تا چين پراكنده است ، بنابراين مي توان پذيرفت كه داراي دو موطن يكي در ناحيه افغانستان ، پاكستان و ديگري در ناحيه مديترانه باشد و همچنين ممكن است يك ناحيه فرعي آن تركيه- ايران باشد. از طرفي چون پراكش اوليه دو گونه تشكيل دهنده كلزا يعني كلم و شلغم روغني در ناحيه خاوري اروپا به هم رسيده و تداخل مي يابند ، بعضي بر اين باورند كه گياه كلزا براي اولين بار در اين منطقه از تركيب دو گونه فوق به وجود امده است.
سويا يکي از محصولات بسيار با ارزش در گشاورزي امروز بشمار مي­رود. به لحاظ مقدار توليد و سطح کشت، دانه­هاي روغني بعد از غلات، مهمترين منبع توليد انرژي بوده و سويا در راس کليه محصولات زراعي روغني و پروتئيني، يکساله و دائمي قرار دارد. سويا گياهي است از خانواده Fabaceae و جنس گليسين (Glycine) گونه ماکس مي­باشد. يكساله و خودگشن كه مقام نخست درتأمين روغن گياهي درجهان را دارا است .اين گياه بومي آسيا بخصوص منطقه منچوري، چين وژاپن است كه درحدود 1100 سال قبل ازميلاد اهلي شده وبوسيله اصلاح طبيعي ومصنوعي به شكل امروزي درآمده است. حدوداً در سال 1320 به ايران وارد شد ودرگيلان يك رقم سويا با نام پشم باقلا يا خرس باقلا يا كرد باقلا كشت آن معمول بوده وازسال 1346 بوسيله شركت سهامي خاص توسعه كشت دانه هاي روغني رواج پيدا كرد وامروزه به صورت يك زراعت شناخته شده دركشور رايج است .خاكي كه سويا در آن كشتمي شود بايد داراي بافت متوسط و زهكشي مناسب باشد. سويا به شوري خاك حساس بوده و به منظور فعاليت مطلوب باكتري هاي تثبيت كننده ازت اسيدتيه خاك بايد بين 8/6-6 باشد. زمين مورد كشت سويا معمولا توسط ديسك آمادهمي شود و كلوخه هابايد كاملاً خرد گردند. بهترين شرايط براي كاشت سويا از نظررطوبت، هيرم كاريمي باشد و درصورتي كه رطوبت خاك جهت كاشت سويا مناسب نباشد سويا از جوانه زني و سبز يكنواختي برخوردار نخواهد بود و اين مسئله سبب بوجود آمدن مشكلات بعدي خواهد شد.
1-7-3 آفتابگردان:
آفتابگردان از گياهان بومي نواحي مرکزي قاره آمريکاست. طبق موميايي شده نوعي آفتابگردان از اين منطقه بومي کشف شده است. آفتابگردان، براي نخستين بار به واسطه جهانگردان اسپانيايي به اروپا آورده شد و در قرون شانزدهم و هفدهم به اغلب کشورهاي اروپايي به­عنوان گياه زينتي وارد گرديد و مورد کشت قرار گرفت. در قرن 18، آفتابگردان به روسيه برده مي­شود روس­ها، ريال به ارزش روغني آن پي­بردند و اقدامات اصلاحي آن انجام دادند، به نحوي که درصد روغن آن از حدود 20% در ابتداي ورود به روسيه، به بيش از 55 در سال 1960 رسيد. آفتابگردان زراعي، گياهي است يک­ساله، نام علمي گياه و همچنين نام جنس و نام­هاي اسپانيايي و فرانسوي، انگليسي نيز نام فارسي آن همگي بيانگر چرخش طبق­هاي اين گياه در برابر موقعيت خورشيد است. طبق‏هاي اين گياه، به هنگام صبح به طرف شرق و به هنگام غروب قرار مي­گيرد.
گلرنگ يکي از گياهان بويم خاورميانه است، که از ديرباز در مناطق نيمه­خشک هندوستان، ايران، افغانستان، مصر و ... کشت مي­شده است. اين گياه از تيره مرکبه (Asteraceae) compositae بوده و نام علمي آن Carthamus tinctorius مي­باشد. گونه زراعي گلرنگ، گياه يک­ساله است ولي گونه­هاي وحشي چند ساله نيز دارد. در ابتدا هدف از کاشت گلرنگ استفاده از گل­هاي آن بود. از گل­هاي اين گياه به­عنوان ماده رنگي در صنايع رنگرزي و رنگ موادغذايي (مخلوط با زعفران) استفاده مي­شد، اما امروزه از گلرنگ بيشتر به­عنوان يک گياه روغني استفاده مي­شود. با آن­که اين گياه پتانسيل عملکرد بيش از 3 تن دانه در هکتار در ظرايط آبي و بيش از 1 تن در شرايط ديم را دارد، اما به­دليل عدم استفاده از ارقام مناسب و کشت به شيوه­هاي سنتي و عدم اطلاعات کافي در زمينه زراعت اين گياه، متوسط عملکرد دانه گلرنگ در ايران بسيار کمتر از اين ميزان بوده و در حدود 900 کيلوگرم آبي و ديم در هکتار برآورد مي­گردد. اين در حاليست که متوسط عملکرد جهاني گلرنگ، حدود 2 تن در هکتار مي­باشد. عدم توجه و حمايت­هاي کافي در زمينه توسعه کشت اين گياه در ساليان گذشته باعث گرديده که علي­رغم ويژگي­هاي مطلوب زراعي، بومي بودن و سازگاري و کم توقعي منحصربه­فرد اين گياه همچنان به­عنوان زراعتي مظلوم، در حاشيه قرار گيرد. اميد است با توجه به ­اين­که در سال­هاي اخير خودکفايي در تامين روغن نباتي در سرلوحه برنامه­هاي کشاورزي کشور قرار گرفته است اين گياه نيز بتواند در کنار ساير دانه­هاي روغني، جايگاه شايسته و فراموش شده خود را بازيابد.
1-7-5 سطح زيرکشت ، توليد و عملکرد دانه­هاي روغني:
1-7-5-1 ايران:
بررسي سطح زير کشت دانه­هاي روغني کشور که در جدول (1-2) ارائه شده، نشان مي­دهد که ميزان سطح زير کشت آفتابگردان بين سال 86-1372 داراي روندي نزولي مي­باشد. همچنين بررسي سطح زير کشت سويا نشان مي­دهد که تغييرات اين محصول در فاصله زماني 87-1372 همواره بي­ثبات بوده و روند مشخصي نداشته است. ميزان سطح زير کشت کلزا در کشور نيز از سال 1372 تا سال 1385 همواره در حال افزايش بوده است، اما اين مقدار در سال 1386 نسبت به 1385 به طور قابل توجهي کاهش يافته است. همچنين، مقدار تغييرات توليد در هر سه محصول روغني عمده توليدي کشور نيز مانند تغييرات سطح زير کشت مي­باشد.
1-7-5-2 مازندران و ساري:
بررسي سطح زير کشت انواع دانه­هاي روغني در استان مازندران نشان مي­دهد که بين سالهاي 87-‏1372 ميزان توليد اين محصولات افزايش يافته است. ميزان سطح زيرکشت، توليد و عملکرد کلزا، سويا و آفتابگردان در استان ماندران بين سالهاي 87-1372 در جدول (1-3) نشان داده شده است. بيشترين ميزان توليد کلزا در اين استان مربوط به سال 1384 با توليد 48635، بيشترين ميزان توليد سويا با 83944 تن در سال 1373 و بيشترين توليد آفتابگردان مربوط به سال 1373 با توليد 5900 تن مي­باشد. همچنين ميزان سطح زيرکشت، توليد و عملکرد دانه­هاي روغني کلزا، سويا و آفتابگردان در شهرستان ساري بين سالهاي 87-1383 در جدول (1-4) گزارش شده است.
بر طبق جدول (1-4)، ميزان توليد کلزا بين سال­هاي 83 تا 86 در شهرستان ساري افزايش، اما به يکباره در سال زراعي 87-1386 کاهش يافته است. اما با همين شرايط، ميزان عملکرد اين محصول در سال زراعي 87-1386، بيشترين مقدار خود را دارا بوده است. همچنين بررسي ميزان توليد سويا نيز حاکي از کاهش توليد اين محصول بين سال­هاي زراعي 86-1383 مي­باشد.
در جدول (1-5) نيز ميزان سطح زير کشت، توليد و عملکرد کاشت کنجد در استان مازندران گزارش شده است. نتايج جدول حاکي از کاهش ميزان توليد اين محصول بين سال­هاي 86-1379 مي­باشد.
مقادير کم توليدات داخلي دانه­هاي روغني و وابستگي کشور به واردات روغن نباتي و کنجاله به گونه­اي بوده که طي ساليان متمادي بخش اعظمي از اعتبارات ارزي کشور را به خود اختصاص داده­اند. از سال 1377 با تغيير الگوي واردات روغن و مشتقات آن و در جهت استفاده بهينه از ظرفيت­هاي صنايع روغن­کشي، واردات دانه سويا آغاز شد و در سالهاي بعد حجم آن رو به افزايش گذاشت، بطوريکه با متوسط نرخ رشد ساليانه 8/26 درصد از 192 هزار تن در سال 77 به 1268959 تن در سال 86 رسيد. اگرچه قيمت وارداتي سويا دچار نوسانات افزايشي و کاهشي بوده و ليکن در همه سالها نسبت به قيمت وارداتي جهان بيشتر بوده است. طي سالهاي 87-1373 قيمت‏هاي وارداتي جهان با وجود نوسانات زياد با متوسط نرخ ساليانه 4/0 درصد از روندي نزولي برخوردار مي­باشد. همچنين واردات و صادرات دانه آفتابگردان قابل توجه نبوده و همچنين تنها در سال 82 به مقدار 14 هزار تن واردات پنبه دانه صورت گرفته که قيمت آن دو برابر قيمت جهاني بوده است
1-8 يارانه­ ها
يکي از سياست­هاي مهم اقتصادي در همه کشورها، حمايت از طريق پرداخت يارانه به توليدکننده يا مصرف­کننده مي­باشد. پرداخت يارانه علاوه بر جنبه اقتصادي داراي ابعاد گوناگون سياسي و اجتماعي است که در نتيجه، تصميم­گيري در مورد کاهش، حذف و يا تغيير روند پرداخت يارانه­ها را دشوار مي­سازد. برخي اقتصاددانان بر اين باور هستند که سياست­هاي حمايتي باعث تحريف قيمت­هاي بازار و هزينه توليد مي­شود و منجر به تخصيص نامطلوب نهاده­ها و کاهش رفاه اجتماعي در بلندمدت مي­گردد. ولي با وجود اين­گونه نظرات مخالف تقريبا تمام کشورهاي جهان (اعم از توسعه­يافته و در حال توسعه) به شيوه­هاي مختلف از توليدات صنعتي و کشاورزي حمايت به­عمل مي­آورند. بخش کشاورزي کشورهاي در حال توسعه نظير ايران به علت برخورداري از قدرت رقابت بالنسبه کمتر در عرصه تجارت بين­الملل نياز به حمايت بيشتري دارد. يارانه­هاي پرداختي در اقتصاد ايران در سه بخش توليدي، مصرفي و خدماتي توزيع مي­شوند و يارانه­هاي مصرفي هر ساله بيشترين سهم از کل يارانه­ها را به خود اختصاص مي­دهند. ابزارهاي حمايتي مورد استفاده در کشورهاي در حال توسعه از جمله کشور ايران اغلب شامل پرداخت يارانه غيرمستقيم به نهاده­هاي مورد استفاده نظير کود، سم، بذر و ماشين­آلات، پرداخت خسارت به توليدکنندگان محصولات کشاورزي، پرداخت بخشي از حق بيمه محصولات کشاورزان و خريد تضميني برخي محصولات اساسي مي­باشد.
1-8-1 سياست­هاي عمده حمايت در بخش کشاورزي
مجموعه سياست­ها و اقدامات دولت بر بخش کشاورزي اثرگذار است. در يک ديدگاه کلي سياست­هاي اعمال شده از سوي دولت­ها را مي­توان به دو بخش تقسيم کرد:
1- سياست­هاي پولي که تمايزي ميان بخش­هاي مختلف اقتصادي قائل نشده و بدون توجه به اثر آن در بخش کشاورزي، به اجرا در مي­آيند.
2- سياست­هايي که در بخش­هاي مختلف اقتصادي تفاوت قائل شده و اثرات ويژه بر بخش کشاورزي دارد. اين سياست­ها در تقسيم­بندي جزئي­تر به دو بخش تفکيک مي­شوند:
الف- سياست­هاي مستقيم: سياست­هايي است که به­طور مستقيم برانگيزه توليد محصولات کشاورزي و بر قيمت هر يک از محصولات و نهاده­هاي کشاورزي اثر دارند. (سياست­هاي قيمتي)
ب- سياست­هاي غيرمستقيم: شامل آن گروه از سياست­هايي مي­شود که اثر غيرمستقيم بر قيمت محصولات و نهاده­هاي کشاورزي دارند از اين دسته مي­توان از سياست­هايي که به نظام بازرگاني و پرداخت­ها مربوط مي­شود مانند ماليات بر صادرات محصولات کشاورزي، حقوق و عوارض گمرکي بر واردات کالاهاي کشاورزي، ماليات بر سود، سياست اعتباري، انواع قوانين و تسهيلات زيربنايي نام برد. سياست­هاي ديگري نيز وجود دارد که بستر مناسب را براي واکنش کشاورزان به انگيزه­ها فراهم مي­سازند که شامل سرمايه­گذاري­هاي زيربنايي، توسعه راه­ها، ارتباطات، نيروگاه­ها و تامين خدمات آموزشي و بهداشتي در روستا مي­باشند. علاوه بر سياست­هايي که به­طور مستقيم بر کشاورزي اثر مي­گذارند برخي ديگر از سياست­هاي اقتصادي، بر سود توليدات کشاورزي اثر دارند از جمله موثرترين اين سياست­ها، تغييرات نرخ ارز و حمايت از کالاهايي است که توليدکنندگان براي مصرف خود خريداري مي­نمايند. اهداف دولت از دخالت در بخش کشاورزي بسيار متنوع و شامل تثبيت عرضه يا تقاضاي محصولات بخش و تنظيم بازار، تثبيت قيمت محصولات و درآمد توليدکنندگان کشاورزي، تشويق توليد و يا مصرف نهاده­هاي خاص و يا بالعکس محدود نمودن مصرف آن­ها، تشويق صادرات و واردات، توسعه روستا و کمک به توسعه پايدار مي­باشد. سياست­هاي حمايتي دولت­ها از بخش کشاورزي، شامل اعطاي وام و اعتبارات کشاورزي، برقراري بيمه محصولات کشاورزي، توزيع نهاده­هاي مورد نياز توليدکننده با قيمت ارزان، ترويج آموزش يافته­هاي تحقيقاتي به روستاييان، معافيت­هاي مالياتي، تعيين قيمت‏هاي حمايتي، کاهش نرخ تعرفه گمرکي، واردات نهاده­هاي کشاورزي و افزايش نرخ تعرفه واردات محصولات زراعي مي­باشد.
1-8-2 سياست­هاي حمايتي در بخش کشاورزي ايران
به­طور کلي سياست­هاي حمايتي در بخش کشاورزي ايران که به منظور اثرگذاري بر روند توليدات، بهبود وضعيت درآمد توليدکنندگان، ايجاد اشتغال و تشويق صادرات، مورد استفاده قرار مي­گيرد عبارتند از:
1- قيمت­گذاري محصولات اساسي کشاورزي و تضمين خريد اين محصولات توسط دولت
2- پرداخت يارانه به نهاده­هاي مورد استفاده در بخش کشاورزي نظير کود، بعضي از انواع بذور و نهال، سوخت و انرژي.
3- پرداخت بخشي از سهم بيمه محصولات زراعي، باغي، دامي و تلاش براي گسترش پوشش بيمه محصولات در کشور و بيمه حوادث غيرمترقبه نظير خشکسالي، سيل، تگرگ و..
4- پرداخت اعتبار و تسهيلات با نرخ بهره کم به منظور خريد ماشين­آلات مورد نياز و تامين هزينه­هاي جاري توليد.
5- پرداخت يارانه صادراتي به محصولاتي که از بازار بالنسبه پايدار برخوردار بوده و ليکن در سال­هاي اخير به دليل کاهش قيمت­هاي جهاني از قدرت رقابت کمتري برخوردار شده­اند.
6- برقراري تعرفه براي واردات محصولاتي که امکان توليد آن­ها در داخل وجود دارد.
7- گروه ديگري از سياست­هاي حمايتي که مي­توان آن­ها را تحت عنوان خدمات عمومي بخش کشاورزي معرفي نمود پرداخت­هاي بودجه­اي است که به توسعه و عمران روستاها، ايجاد شبکه‏هاي آبياري و زهکشي، حفاظت از محيط زيست و ساير فعاليت­هاي عمراني بخش کشاورزي صورت مي­گيرد. پرداخت­هاي عمراني دولت به فصل کشاورزي و منابع طبيعي مآخذ مناسبي براي ارزيابي سياست­هاي حمايتي بخش کشاورزي در اين زمينه است.
1-8-3 يارانه ­هاي کشاورزي
بخش قابل توجهي از يارانه­هاي کشاورزي به انواع کود شيميايي، سم و بذر، ماشين­هاي کشاورزي (تراکتور و کمباين)، واکسن و سموم دامي، سود و کارمزد تسهيلات اعتباري، حق بيمه محصولات کشاورزي، خدمات هواپيمايي ويژه سمپاشي، توزيع نهال و تخم نوغان و زيان خريدهاي تضميني اختصاص مي­يابد. به­طور کلي يکي از روش­هايي که به منظور تقويت بنيه توليد در کشاورزي مورد استفاده قرار مي­گيرد، عرضه نهاده­هاي توليد شامل انواع کود، سموم، بذر، ماشين­هاي کشاورزي، واکسن دامي و...با قيمتي نازلتر از بازار آزاد به کشاورزان است. بدين ترتيب با کاهش هزينه­هاي توليد فعاليت کشاورزي سود­آورتر مي­شود. عرضه نهاده­هاست، اما از آنجا که تامين هزينه­هاي آن به عهده دولت است کشورهايي مي­توانند از اين اهرم براي حمايت از توليدکنندگان استفاده کنند که داراي درآمد کافي باشند و يا گسترش فعاليت­هاي اقتصادي کشور به طور قابل ملاحظه­اي به توزيع نهاده­هاي ارزان در بخش کشاورزي وابسته باشد، در اين دو حالت است که پرداخت يارانه به نهاده به منظور گسترش و تقويت توانايي­هاي توليد در کشور صورت مي­گيرد. ساير يارانه­ها نظير يارانه سود تسهيلات اعتباري و يارانه صادرات و حق بيمه محصول نيز براي حمايت از توليدکننده کشاورزي حائز اهميت مي­باشند. در ادامه هر يک از موارد پرداخت يارانه به اختصار بررسي مي­شوند:
1-8-3-1 يارانه نهاده­هاي کود شيميايي، سم و بذر
مبلغ يارانه براي انواع کود مورد نياز کشاورزان در ايران سهم قابل توجهي از مجموع يارانه­هاي بخش را به خود اختصاص مي­دهد. در زمينه تامين بذور به­ويژه بذور اصلاح شده دولت از تاسيس، راه­اندازي و اداره بنگاه­ها و موسسات توليد بذور اصلاح شده حمايت مي­کند. همچنين دولت به­طور مستقيم و يا غيرمستقيم به منظور توزيع اين نهاده با قيمت مناسب هزينه­هايي را متقبل مي­شود. بخشي از کود و سم مورد نياز مصرفي از ساير کشورها وارد مي­شود و دولت بابت تفاوت قيمت وارداتي و قيمت داخلي يارانه مي­پردازد. البته براي سال­هاي بعد از 83 با يکسان شدن نرخ ارز، اين يارانه به صورت تجميعي توسط دولت پرداخت شده و به صورت مابه­التفاوت نرخ ارز نمي­باشد. از سال 1383 نيز آزادسازي بازار سموم حشره­کش انجام و يارانه مربوط به آن حذف گرديد. در سال­هاي بعد نيز به تدريج انواع ديگر سموم مشمول آزادسازي شده­اند.
1-8-3-2 يارانه ماشين­هاي کشاورزي
پرداخت يارانه به ماشين­هاي کشاورزي به اين ترتيب بوده که توليدکنندگان قطعات مورد نياز خود را با ارز آزاد وارد کرده و سهمي از نرخ ارز که از قبل تعيين شده است به­عنوان مابه­التفاوت به توليدکنندگان پرداخت مي­شده است. دولت در سال 1381 به ازاي هر دلار قيمت ماشين­هاي کشاورزي وارداتي، مبلغ 5950 ريال، در سال 1382 مبلغ 6200 ريال و در سال 1383، 6600 ريال پرداخت کرده است. قبل از سال 1381 پرداخت يارانه به توليدکنندگان برحسب دلار به نرخ دولتي بوده است. از سال 1385 با آزادسازي قيمت ماشين­هاي کشاورزي يارانه به­صورت تسهيلات و وام کم­بهره به کشاورزان متقاضي پرداخت مي­شود.
1-8-3-3 يارانه سود تسهيلات
يکي ديگر از يارانه­هاي پرداختي در بخش کشاورزي يارانه سود و کارمزد تسهيلات به کشاورزان مي­باشد. با محاسبه تفاوت نرخ سود انتظاري وام­هاي بخش بازرگاني و ساير بخش­ها ضرب در ميزان وام­هاي اعطايي، مقدار حمايت مالي دولت از طريق اعطاي وام و اعتبار به کشاورزان در هر سال مشخص مي­گردد.
1-8-3-4 يارانه حق بيمه محصولات کشاورزي و دامي
پرداخت بخشي از حق بيمه محصولات کشاورزي توسط دولت يکي ديگر از ابزارهاي حمايت در بخش کشاورزي مي­باشد. دولت با اين اقدام سعي در افزايش انگيزه کشاورزان جهت بيمه کردن محصولات خود، کاهش آثار زيانبار ريسک­هاي توليدي و ايجاد ثبات نسبي در درآمد داشته است.
1-8-4 اهداف پرداخت يارانه
مهمترين اهداف پرداخت يارانه عبارتند از:
1- تخصيص بهينه منابع بين توليد و خدمات مختلف در بخش­هاي خصوصي، تعاوني و دولتي.
2- توليد و عرضه کالاها و خدمات عمومي که بخش خصوصي تمايلي به فعاليت در آن­ها ندارد.
3- افزايش توليد کالاها و خدمات مورد نظر دولت.
4- تثبيت قيمت­ها و ايجاد تعادل بين عرضه و تقاضا.
5- توزيع عادلانه درآمد و کاهش اختلافات طبقاتي.
6- حفظ يا افزايش توليد کالاهاي استراتژيک و اساسي.
7- کاهش واردات.
8- جهت­دهي سرمايه­گذاري­هاي بخش خصوصي.
9- افزايش صادرات غيرنفتي و غيره.
با توجه به مطالب گفته شده، در مطالعه­ي حاضر تاثير حمايت­هاي دولت بر الگوي کشت محصولات کشاورزي شهرستان ساري، با محوريت دانه­هاي روغني مورد بررسي قرار گرفته است. اين مطالعه نشان مي­دهد که آيا حمايت­هاي دولت از محصولات کشاورزي شهرستان اثر مثبتي بر روند کشت و توليد آنها داشته است يا خير؟ براي اين منظور يارانه­هاي کود شيميايي، بذر و ماشين­آلات کشاورزي، از انواع مستقيم و غير مستقيم اين يارانه­ها در کشت محصولات شهرستان شناسايي شدند.
[1]Hazell et al, (1986)
[2] Dantzig, (2002)


دریافت فایل
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید




بررسي اقتصادي کشت


دانه هاي روغني


الگوي بهينه کشت


دانلودپایان نامه


word


مقاله


پاورپوینت


فایل فلش


کارآموزی


گزارش تخصصی


اقدام پژوهی


درس پژوهی


جزوه


خلاصه